Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو- سوزانا جورج، خبرنگار حوزه بین‌الملل که تحولات پاکستان و افغانستان را پوشش می‌دهد. او رئیس دفتر «واشنگتن پست» در افغانستان و پاکستان است. او روزنامه نگاری برنده جایزه و دارای تجربه‌ای عمیق در حوزه گزارشگری در خاورمیانه است و ماموریت‌هایی را در مصر، لیبی، بحرین و تونس در طول بهار عربی برعهده داشته و گزارش‌های متعددی را از اوضاع عراق ارائه داده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ میلادی ریاست دفتر آسوشیتدپرس در بغداد را بر عهده داشت. هم چنین، او پوشش طولانی مدت اخبار مرتبط با نبرد برای باز پس گیری موصل از نیرو‌های داعش را برعهده داشته است. از جمله جوایز و افتخارات کاری او می‌توان به دریافت جایزه باشگاه مطبوعات خارج از کشور در سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ میلادی و نامزدی در مرحله نهایی جایزه پولیتزر در سال ۲۰۱۸ میلادی اشاره کرد.

به گزارش فرارو به نقل از واشنگتن پست، پس از آنکه ناپدری اش در سن ۱۳ سالگی او را برای ازدواج با مردی دیگر به فروش رساند تا برای اعتیادش و خرید مواد مخدر پول به دست آورد این زن جوان افغان سال‌ها برای فرار از شوهر بدسرپرست اش تلاش کرد. او به یاد می‌آورد که سرانجام از خانه اش فرار کرد، طلاق گرفت و دوباره ازدواج کرد.

اکنون تحت حاکمیت طالبان او به طور ناگهانی دوباره در حال فرار است و به دلیل ارتکاب جرم روابط غیرشرعی در معرض خطر به زندان افتادن قرار دارد.

در حکومت قبلی افغانستان این زن که اهل غرب آن کشور است می‌توانست با شهادت در این باره که همسرش او را مورد آزار جسمی قرار داده طلاق بگیرد و حتی اگر شوهرش در جلسه دادگاه در برابر قاضی حاضر نمی‌شد حکم طلاق به صورت غیابی صادر می‌شد.

با این وجود، براساس تفسیر سختگیرانه طالبان از قوانین اسلامی طلاق او باطل است و در نتیجه ازدواج دوم او نیز بی اعتبار می‌باشد.

قضات و وکلای سابق تخمین می‌زنند که هزاران زن افغان که پیش‌تر بدون رضایت شوهرشان طلاق گرفته اند اکنون تحت حکومت طالبان در معرض خطر قرار دارند خطراتی، چون به زندان افتادن و یا مواجهه با انتقام جویی‌های مسالمت آمیز.

به گفته قضات و وکلای سابق طلاق‌های "یک طرفه" در حکومت پیشین افغانستان عموما برای زنانی امکان پذیر می‌شد که سعی می‌کردند از دست زندگی با شوهران بدسرپرست یا معتاد فرار کند.

از زمان فروپاشی حکومت پیشین افغانستان در سال ۲۰۲۱ میلادی، اما قدرت به نفع شوهران زنان مطلقه به ویژه آنانی که با طالبان ارتباط دارند تغییر کرده است.

تغییرات در قوانین ازدواج در افغانستان نمونه تلخ دیگری از چگونگی سلب حقوق زنان توسط طالبان است. حکومت طالبان هم چنین دسترسی زنان به تحصیل و اشتغال را به شدت محدوده نموده، از حضور آنان در پارک‌ها جلوگیری کرده و نوع پوشش محافظ کارانه افراطی را برای زنان اجباری ساخته است.

آن زن که اصالتا روستایی بود چند سالی در یک منطقه امن شهری زندگی می‌کرد. با این وجود، زمانی که حکومت پیشین سرنگون شد سیستم قضایی و سازمان‌های امنیتی که زمانی از او محافظت می‌کردند نیز یک شبه منحل شدند.

این زن ۲۲ ساله می‌گوید: "من زندگی تازه‌ای داشتم. خوشحال بودم و فکر می‌کردم که از دست شوهر اول‌ام در امان خواهم بود. من فکر نمی‌کردم دوباره مجبور شوم خود را پنهان کنم".

این زن جوان می‌گوید تنها چد هفته پس از تسلط طالبان بر افغانستان تماس‌های تهدیدآمیزی از سوی همسر سابق اش دریافت کرده است. همسر سابق اش به او گفته که به اعضای طالبان درباره کاری که آن زن انجام داده گزارش داده و آنان به او کمک می‌کنند تا وی پیدا را کرده و از او انتقام بگیرند.

شوهر دوم این زن سال گذشته او را ترک کرد، زیرا می‌ترسید که او نیز به زنای محصنه متهم شود، زیرا ازدواج آنان دیگر معتبر قلمداد نمی‌شود. آن زن با دو دختر خردسال از ازدواج اول رها شد. او می‌گوید: "من دیگر از شوهرم خبری ندارم".

همسایگان او شروع به پرسیدن سوال در مورد محل زندگی شوهرش کردند و نیرو‌های امنیتی طالبان به طور معمول خانه به خانه بازرسی می‌کردند. این زن از آن زمان چهار بار نقل مکان کرده و اعضای خانواده اش را ندیده است چرا می‌ترسد ملاقات با خویشاوندان اش ممکن است سبب شود تا شوهرش بتواند او را پیدا کند.

او می‌گوید: "زمانی که ترس زیادی از بیرون رفتن از خانه دارم دختران‌ام را به نانوایی می‌فرستم تا نان بیات از نانوایی بگیرند تا چیزی برای خوردن داشته باشیم".

"ذبیح الله مجاهد" سخنگوی طالبان از پاسخ به سوالات در مورد چگونگی تغییر قانون طلاق تحت حکومت طالبان یا وضعیت طلاق‌های صادر شده در دولت قبلی افغانستان خودداری کرد. با این وجود، مجاهد گفته که هر دو طرف باید در برابر قاضی حاضر شوند تا طبق تفسیر طالبان از قوانین اسلامی درخواست طلاق کنند.

چاره‌ای جز طلاق نیست

جامعه عمیقا محافظه کار افغانستان حتی در دوره حکومت پیشین نیز طلاق را برای زنان دشوار ساخته بود. این موضوع به طور خاص در مناطق روستایی افغانستان محسوس‌تر بود و در آن مناطق به ندرت پیش می‌آید که زنان خارج از یک خانواده سنتی زندگی کنند. علیرغم فشار‌های اجتماعی و خانوادگی یک زن ۳۶ ساله نقل می‌کند که ازدواج او به قدری تحقیرآمیز بوده که احساس می‌کند چاره‌ای جز درخواست طلاق ندارد.

او می‌گوید:" این برای من شرم آور بود که درخواست طلاق کنم. هر دو طرف خانواده ام مرا تهدید می‌کردند که اگر پیش شوهرم بازنگردم مرا خواهند کشت".

پس از طلاق او با برادرانش تماس گرفت تا ببیند آیا می‌تواند به خانه خانواده‌های آنان بازگردد یا خیر. آنان از کمک به او خودداری ورزیدند. او می‌گوید: "آنان گفتند تنها راه این است که مرگ موش بخوری و خودت را بکشی".

تنها عضوی از خانواده که ارتباط اش را با او حفظ کرده خواهرش است. خواهرش نیز دائما از سوی شوهرش مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد. او می‌گوید: "خواهرم به من گفت کاش من نیز مانند تو باهوش بودم. کاش من نیز پیش‌تر فرار کرده بودم. با این وجود، اکنون در دوره طالبان این کار غیر ممکن است".

زن دیگری که مادر سه فرزند است به یاد می‌آورد که شوهر اول اش معتاد به مواد مخدر بود و همسرش را کتک می‌زد و از تهیه غذای کافی برای او و فرزندان اش خودداری می‌ورزید. او می‌گوید که پس از فرار از دست شوهرش نزدیک به یک سال به دلیل فرار از خانه اش دستگیر و زندانی شد. خانواده شوهرش پسر و دخترش را از او گرفتند.

او می‌گوید پس از انتقال به یکی از پناهگاه‌های در نظر گرفته شده برای زنان چندین سال در یک اتاق بدون پنجره نگهداری شد. او می‌گوید: "آنجا برایم شبیه یک زندان دوم بود".

او تنها پس از طلاق و ازدواج مجدد توانست پناهگاه را ترک کند. او توضیح می‌دهد که هیچ راه دیگری برای حمایت از خود و فرزندان اش وجود نداشت. او می‌گوید شوهر دوم اش مردی مهربان بود و برای او خانه و غذا فراهم کرد.

با این وجود، پس از تسلط طالبان او از سوی خانواده شوهر سابق اش تهدید شد. شوهر جدیدش ناگهان ناپدید شد. او می‌گوید: "در ابتدا با من تماس می‌گرفت و برایم پول می‌فرستاد، اما اکنون ماه‌ها می‌گذرد و از او خبری ندارم".

او می‌گوید: "تمام چیزی که همیشه می‌خواستم این بود که فرزندان ام را بزرگ کنم تا باسواد شوند، اما اکنون حتی نمی‌توانم آنان را به مدرسه بفرستم از ترس این که مقام‌های محلی در صورت اطلاع از گذشته ام شوهر اول ام را مطلع سازند".

جایی برای رفتن نیست

در زمان زمامداری طالبان گروه‌های کمک رسان محلی که به زنانی که به دنبال فرار از روابط ناهنجار بودند سرپناه و مشاوره ارائه می‌دادند تعطیل شده اند. یک روانشناس می‌گوید نیرو‌های امنیتی طالبان پس از متهم کردن او و همکاران اش به سازماندهی تظاهرات علیه حکومت طالبان مطب اش را تعطیل کردند.

اثبات ارتکاب آزار خانگی نیز دشوارتر شده است. او می‌گوید: "زنان طبق قانون جدید باید ابتدا به پاسگاه پلیس بروند و شاهدان متعددی برای اثبات سوء استفاده و یا اعتیاد شوهرشان به مواد مخدر ارائه دهند. با این وجود، در موارد آزار زناشویی اغلب شاهدی وجود ندارد، زیرا جرم پشت در‌های بسته رخ می‌دهد". سخنگوی آن گروه به "واشنگتن پست" می‌گوید که طالبان هم چنین زنان را از داشتن بسیاری از مشاغل در سیستم قضایی از جمله منصب قضاوت منع کرده اند اقدامی که وکلای دادگستری می‌گویند درخواست کمک حقوقی را برای زنان دشوارتر می‌سازد.

یک وکیل زن می‌گوید که زنان اغلب از او می‌خواهند که به پرونده‌های شان رسیدگی کند، زیرا در بحث درباره جزئیات خصوصی ازدواج خود با یک وکیل مرد راحت نبودند.

او بیش از پنج سال وکالت کرده و پیش از آن که طالبان زمام امور را به دست گیرند و او را از رفتن به سر کار منع کنند به پرونده‌های جنایی و خانواده رسیدگی می‌کرد.

او می‌گوید که بیم آن می‌رود که با بدتر شدن وضعیت اقتصادی افغانستان خشونت خانگی افزایش یابد. او می‌افزاید:"من فکر می‌کنم اکنون زنان کم تری وارد عمل خواهند شد. زنان بیش تری در موقعیت‌های بد می‌مانند و بیش‌تر بر اثر خشونت خانگی جان شان را از دست خواهند داد".

این وکیل خود پس از دریافت تماس‌های تلفنی تهدید آمیز مخفی شده است. او می‌گوید: "طالبان فرصتی عالی را برای مردانی که به دنبال انتقام هستند ایجاد کرده اند. دادگاه‌ها کارایی خود را از دست داده اند و به جای آن در اخبار شاهد شلاق زدن علنی زنان به جرم ارتکاب زنا هستیم".

منبع: فرارو

کلیدواژه: طالبان زنان حکومت طالبان حکومت پیشین او می گوید برای زنان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۵۶۲۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم

به گزارش خبرآنلاین چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

روزنامه ایران نوشت: در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901198

دیگر خبرها

  • طالبان افغانستان برای جذب توریست خارجی دست به کار شده‌اند
  • طالبان افغانستان برای جذب توریست خارجی دست به کار شده اند
  • چرا نرخ طلاق در استان البرز بالاست؟
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • حکومت افغانستان فراگیر است
  • طالبان خطاب به روسیه: حکومت افغانستان فراگیر است | دخالت در امور داخلی خود را نمی پذیریم
  • طالبان: دخالت در امور داخلی خود را نمی پذیریم
  • کارگروه ویژه پیشگیری از طلاق در راور تشکیل شد